درباره ي غذاهاي مقوي اشتباه نكنيم
ـ استفاده هم زمان به این معنی است که یک فرد در طول روز از تمام گروه های
غذایی استفاده کند اما دلیلی وجود ندارد که در هر وعده تمامی گروه ها را در
کنار هم داشته باشیم. در ضمن، اگر نسبت مناسبی از مواد مغذی را کنار هم
نداشته باشیم، اختلال ایجاد می شود. برای آنکه بیشتر متوجه این موضوع شوید،
چند مثال می زنم؛ مثلا همیشه بر این موضوع تاکید داریم که روی و آهن را
نباید با هم مصرف کرد چون در جذب، رقابت دارند. روی و آهن هر ۲ املاح
۲ظرفیتی اند و چون ناقلشان یک پروتئین و سیستم ثابت است یکی ممکن است به
ضرر دیگری به كار
رود. جدیدا تاکید بیشتری بر کلسیم می شود که ۳ظرفیتی است و در جذب با برخی
املاح دیگر رقابت می کند و در این میان، آنکه بیشتر از همه متضرر می شود،
آهن است. به همین دلیل گفته می شود لبنیات و ماست را زیاد با غذا نخورید.
البته تاکید می کنم که زیاد خوردنش خوب نیست؛ یعنی یک پیاله ماست در کنار
غذا خیلی هم خوب است. از جمله تداخلات دیگری که ممکن است وجود داشته باشد،
مصرف میوه زیاد همراه با غذا است که سبب می شود تا حدی دستگاه گوارش پر شود
و مکانیسم هضم و جذب به خوبی صورت نگیرد. تداخلات دیگر بین خود موادغذایی
است، نه بین مواد مغذی. نمونه بارزش مصرف ماهی و ماست با هم است. علتش هم
این است که هر ۲ در اصطلاح عام، غذاهای سردی هستند. ماست روی اعصاب
پاراسمپاتیک اثر می گذارد و کندکننده حرکات است. ماهی هم تقریبا همین حالت
را دارد؛ به ویژه آنکه در برخی افراد ایجاد حساسیت می کند و همان حالاتی
را ایجاد می کند که مردم به سردی تعبیر می کنند. برخی ترکیبات توام نیز
جایگاهی ندارند؛ مثل مصرف خربزه و عسل که دلیلش این است که عسل در خلل و
فرج خربزه می نشیند و آن را به یک کلوخ دیرهضم تبدیل می کند که دستگاه
گوارش نمی تواند آن را به آسانی هضم کند.
▪ با این شرایط، در هر وعده غذایی بهتر است چه گروه هایی را با هم مصرف کنیم تا اختلال ایجاد نشود؟
ـ بهتر است گروه غلات و حبوبات را با هم مصرف کنیم. در سنت ما، پلوهای مخلوطی مثل عدس پلو و لوبیاپلو هست که پروتئین های آنها همدیگر را کامل می کند. یادتان باشد که اسیدهای آمینه این ۲گروه مکمل هم هستند. میوه ها باید بین وعده ها و سالاد و سبزیجات با غذاها مصرف شوند. لبنیات کمی همراه با غذا و کمی بین وعده ها بهتر است که خورده شوند. به طور کلی، الگوهای غذایی و منوهای غذایی که بشر در فرهنگ ها به طور معمول و سنتی قرار داده براساس سعی و خطا الگوهای بدی نبوده است. خوردن عدس پلو با پروتئین حیوانی مثل گوشت، ماهی یا تخم مرغ كار اشتباهی نبوده است. توصیه من، مصرف گوشت کم و غلات زیاد همراه با روغن زیتون یعنی پیروی از الگوی غذایی مدیترانه ای است. استفاده از خرما به جای قند با این تفکر که قند ندارد نیز اشتباهی رایج است. هر خرما از ۲ حبه قند کالری کمتری ندارد؛ اگرچه مصرف آن بهتر از قند است.
▪ وقتی می خواهیم غذای یک کودک یا فرد بیمار را مقوی کنیم، باید به چه نکاتی توجه کنیم؟
ـ باید دید غلظت مواد غذایی چقدر است. غذاهای كودكان نباید تنها شکم پرکن باشند؛ یعنی حاوی کالری بالا باشند اما مواد مغذی به اندازه کافی به بدنشان نرسانند. سوپ گندم یا جو بدون قلم یا گوشت فایده ای ندارد. غذا باید به گونه ای باشد که پروتئین موردنیاز كودكان در تمامی وعده های غذایی وجود داشته باشد. مصرف آب میوه زیاد که جلوی غذا خوردن كودكان را می گیرد نیز خوب نیست. گرچه آب میوه ویتامین دارد ولی کالری بالا هم داشته و فرصت دریافت پروتئین و املاح را از كودكان می گیرد. مصرف زیاد شیر هم خوب نیست. مادرها فکر می کنند كودكان با خوردن شیر زیاد رشد کرده و قد می کشند در حالی که زیاد خوردن شیر خطر کم خونی فقرآهن را بالابرده و در ضمن جلوی جذب باقی مواد مغذی را می گیرد. در مورد افراد بیمار هم دیده شده افراد را بعد از جراحی یا در دوران نقاهت به سوپ های رقیق می بندند و محاسبه نمی کنند بیمار چقدر به پروتئین و انرژی نیاز دارد. امروزه به سرعت سعی می کنند بیمار را از رژیم مایع و کم کالری بیرون بیاورند و حتی یک روز هم بیمار جراحی شده را روی رژیم مایع نگذارند و فورا بروند سراغ رژیم های جامد یا نیمه جامد.
▪ با این شرایط، در هر وعده غذایی بهتر است چه گروه هایی را با هم مصرف کنیم تا اختلال ایجاد نشود؟
ـ بهتر است گروه غلات و حبوبات را با هم مصرف کنیم. در سنت ما، پلوهای مخلوطی مثل عدس پلو و لوبیاپلو هست که پروتئین های آنها همدیگر را کامل می کند. یادتان باشد که اسیدهای آمینه این ۲گروه مکمل هم هستند. میوه ها باید بین وعده ها و سالاد و سبزیجات با غذاها مصرف شوند. لبنیات کمی همراه با غذا و کمی بین وعده ها بهتر است که خورده شوند. به طور کلی، الگوهای غذایی و منوهای غذایی که بشر در فرهنگ ها به طور معمول و سنتی قرار داده براساس سعی و خطا الگوهای بدی نبوده است. خوردن عدس پلو با پروتئین حیوانی مثل گوشت، ماهی یا تخم مرغ كار اشتباهی نبوده است. توصیه من، مصرف گوشت کم و غلات زیاد همراه با روغن زیتون یعنی پیروی از الگوی غذایی مدیترانه ای است. استفاده از خرما به جای قند با این تفکر که قند ندارد نیز اشتباهی رایج است. هر خرما از ۲ حبه قند کالری کمتری ندارد؛ اگرچه مصرف آن بهتر از قند است.
▪ وقتی می خواهیم غذای یک کودک یا فرد بیمار را مقوی کنیم، باید به چه نکاتی توجه کنیم؟
ـ باید دید غلظت مواد غذایی چقدر است. غذاهای كودكان نباید تنها شکم پرکن باشند؛ یعنی حاوی کالری بالا باشند اما مواد مغذی به اندازه کافی به بدنشان نرسانند. سوپ گندم یا جو بدون قلم یا گوشت فایده ای ندارد. غذا باید به گونه ای باشد که پروتئین موردنیاز كودكان در تمامی وعده های غذایی وجود داشته باشد. مصرف آب میوه زیاد که جلوی غذا خوردن كودكان را می گیرد نیز خوب نیست. گرچه آب میوه ویتامین دارد ولی کالری بالا هم داشته و فرصت دریافت پروتئین و املاح را از كودكان می گیرد. مصرف زیاد شیر هم خوب نیست. مادرها فکر می کنند كودكان با خوردن شیر زیاد رشد کرده و قد می کشند در حالی که زیاد خوردن شیر خطر کم خونی فقرآهن را بالابرده و در ضمن جلوی جذب باقی مواد مغذی را می گیرد. در مورد افراد بیمار هم دیده شده افراد را بعد از جراحی یا در دوران نقاهت به سوپ های رقیق می بندند و محاسبه نمی کنند بیمار چقدر به پروتئین و انرژی نیاز دارد. امروزه به سرعت سعی می کنند بیمار را از رژیم مایع و کم کالری بیرون بیاورند و حتی یک روز هم بیمار جراحی شده را روی رژیم مایع نگذارند و فورا بروند سراغ رژیم های جامد یا نیمه جامد.
+ نوشته شده در چهارشنبه یازدهم خرداد ۱۳۹۰ ساعت 22:54 توسط محمدصادق سيستاني
|